شگرف نامه میرزا اعتصام الدین، ۸: بنا ها و رسم دفن

این گزیده هایی از متن فارسی است که به زودی توسط بنیاد ایران شناسی دانشگاه تورنتو برای اولین بار چاپ خواهد شد
شگرف‌نامه ولایت: سفرنامه میرزا اعتصام الدین باجپوری به ولایت انگلیس. به کوشش محمد توکلی با همکاری وحید طلوعی. تورنتو: نبیاد مطالعات ایران، ۲۰۱۴

ترجمه انگلیسی این بخش اینجاست، و توضیحاتی در مورد ترجمه متن اینجا. برای سرعت کار، متن فارسی را از فایل پی دی اف برداشت و اینجا نسب میکنم. تا آنجا که بتوانم یادداشتهای ویراستاری را حذف میکنم اما متن کاملا تصحیح شده نخواهد بود. شماره صفحات به فایل پی دی اف رجوع دارند. با تشکر فراوان از دکتر محمد توکلی ترقی که متن چاپ نشده را در اختیار من گذاشتند

در صفت عمارات ]شهر لندن[ گويد

عمارات سنگین کم و خشتي بسیار است، اما کلیسای قديم و جديد اکثر سنگین به نظر آمده. ص ۹۲

جايي دلگشا و فرحافزاست و عمارت سنگین به آن استحكامي و رفعت و کلاني در ملك هندوستان و دکن، سوای قلعۀ دولتآباد، ناياب است.  گويند که در روم مثل آن عمارتي ديگر هست که اين ]کلیسا[ نقل است

ديگر کلیسای ويسمنستراني که عمارتِ بهپاکردۀ پادشاه دانمار 2 است. بسیار کهنه، لیكن تا حال به صورت نو آراسته دارد. تصويرات عجايب و شكلهايي که از ياوری 3 قلم نقاشان مانيفطرت و تیشۀ اوستادان فرهادفن نقش بسته، در میان آن بسیار است. ص ۹۴

گويند که پادشاه دانمار تا مدت مديد در مُلك انگلند به حكومت و سلطنت به سر برده و از اين قسم عمارات ديگر هم بناکردۀ آن قوم است و آن اشكال و تصاوير از سنگ مرمر و غیره که ساخته و پرداختۀ اوستادان قديم است، به روم و شام و مصر در عهد فرعون و شدّاد بود که ]مردم سرکار پادشاهي، يعني دانمار[ از آن جاها به بهای گران و صرف 1 ده دوازده هزار ]زر[، بلكه سي و چهل هزار روپیه خريده، به مُلك انگلند آورده بودند واکنون آن قسم 2 پیدا نميشود. و الحق شكلي و عمارتي به آن خوبي به جای ديگر به نظر نیامده

ديگر پل ويسمنستر برج و آن پلي است سنگین که طولش برابر پهنای دريای زير کلكته و پهنايش آن مقدار که چهار کادهي به هم به فراغت ميرود…  گويند که همچو پل در دنیا در دو جا است، يكي پل بغداد و ديگر در روم. ص ۹۵

ديگر کلیسای کلانعمارت کهنه، به طرف جنوب کلیسای ويسمنستراني، بسیار بلند ]و[ عاليشأن ]و[ سنگین است[ که در مكان بیروني به هر دو طرف دروازه، لاشِ مردۀ عمدههای نامي را در صندوقهای کلان برای يادگاری گذاشتهاند. اگرچه رسم است که لاش مُردگان غريب و غني را در قبرگاه 1 مدفون کنند و برای قبر لاش عمدگان عمارت عالي سازند، لیكن اين رسم قديم است که لاش عمدههايي 2 که به ثنا و صفت موصوف باشند به[ مصالح و ادويۀ طلا کرده و به نمد و برگ درختان پیچیده، در میان صندوق گذاشته، بالا داشته باشند. و آن لاش همیشه تازه باشد تا هرگاه که کسي را میل ديدن لاش بنا بر دريافت صورت و خط و خال ]و جمال و صورت[ افتد از صندوق بگشايد ]و ملاحظه کرده[ و باز بند سازد. در بستوگشاد آن احتیاط هوا در کار است تا اگر ]اتفاقاً[ هوا رسد، در حال لاش پوسیده گردد. و مزار و مقبرۀ غربا و مساکین چنان است که خندقي بسیار عمیق 3 حفر کرده و دور آن از خشت و سنگ، به طريق چاههای پخته ريخته ميسازند و بالايش از تخته سنگین ) 63 ب( بسته دارند. مردگان را بعد تكفین و تجهیز در آن غار اندازند و از آن تختهسنگ سرپوش سازند و اين مقبره نزديك ]کلیسای[ ويسمنستر چارچ ديده شده. و اين حقیقت را اکثر به زباني مردم ولايت تحقیق نموده، الحال مستر باپرسین 4 از اين معني ابا و انكار نموده، ميگويند که قبر مردم غريب و غني به طريق اين مُلك علیحده ميشود. ص ۹۵-۹۶

Posted in Archival material, فارسی